کد مطلب:93731 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:451

ریشه یابی کثرت خطرات زبان











اما ریشه ها و علل خطرات زیاد زبان، این بیماری در اصل پیدایش و بر وزش معمولا با بروز بیماریهای دیگر اخلاقی در علل مشتركند، مثل تعلیم غیر صحیح و غیر اسلامی، عدم تهذیب نفس، معاشرت با منحرفان، فاسد بودن محیط اجتماعی و غیره، اما چرا اضطراب زبان نسبت به دیگر اعضاء بیشتر است، به 7 علت و ریشه آن اشاره می كنیم:

1- زبان ابزاری است كه: در هر زمان و مكانی در اختیار انسان است، وسیله گناهان دیگر معمولا چنین براحتی در دسترس انسان نیست، مواد مخدر یا آلات لهو و لعب مثل آلات قمار و موسیقی و یا مشروب و یا وسائل و مقدمات عمل نامشروع

[صفحه 96]

زنا همیشه در هر زمان و مكانی در اختیار انسان نیست، گناهی كه ابزارش در همه جا و همه زمان در اختیار انسان است، خطرات ناشی از آن زیادتر است.

2- زبان برای كار خودش موونه و خرجی لازم ندارد، معمولا هر گناهی خرج و موونه ای لازم دارد، مثل شراب خوردن، قمار كردن و...، بترسید از گناهی كه ابزارش هیچ سرمایه و خرجی لازم ندارد.

3- زبان وسیله ای است كه در اختیار همه است، رباخواری سرمایه می خواهد بعضی از ظلم ها قدرت متناسب با خود می طلبد، و این سرمایه و این مرحله از قدرت در اختیار همه نیست، لذا ضررش كمتر است، ولی زبان ابزار و وسیله ای است، كه برای همه هست، و لذا ضررش بیشتر است، زیرا هر مقدار وسائل گناهی بیشتر باشد، احتمال بكارگیری آن و تولید ضرر و خطر ناشی از آن گناه زیادتر است، تعدد وسائل با تعدد خطرات، و گسترش دائره وسائل با گسترش دائره خطرات ارتباط مستقیم دارد.

4- گناهان زبان در نظر بسیاری قبح چندانی ندارد، و ابهت آن گناهان شكسته شده، و این خود عاملی برای ترویج گناهان و رشد مضرات آن شده است، هر چه گناهان زشت تر و قبیح تر جلوه كنند، سد محكم تری در برابر ارتكاب آنها زده شده است، مثلا اگر به شما بگویند به مدت 5 دقیقه به صورت عریان و بدون پوشش در ملاء عام حاضر شوید، دست به چنین كاری نمی زنید، حتی اگر دنیا را به شما بدهند، زیرا این عمل در نزد شما زشت و قبیح است، و هر چه دارید برای آبروی خود می خواهید، حتی دنیا را هم برای آبروی خود می خواهید، به طوری كه اگر به شما پیشنهاد شود آبروی خود را بدهید و دنیا را بگیرید، نمی پذیرید، چرا چنین است؟ آیا جز این است كه ابهت این عمل زشت در نزد شما شكسته نشده است.

حال شما، غیبت و تهمت و دروغ و مسخره و استهزاء مومن را نظاره كنید كه

[صفحه 97]

چه سان رواج پیدا كرده و تنقلات روحی مجالس شده، در روایت از رسول اكرم (ص) وارد شده: «الغیبه اشد من الزنا[1] » (غیبت گناه و عقابش از زنا بیشتر و شدیدتر است)، با توجه به این روایت چرا اینقدر غیبت كردن برای ما سهل است، زیرا ابهت غیبت شكسته شده، ولی ابهت زنا، نه شكسته نشده است خدای ناكرده اگر بشنویم ناموس ما دست به چنین عمل زشتی زده، و روابط نامشروع با مرد اجنبی پیدا كرده، چه می كنیم؟ چقدر ناراحت می شویم؟ اما در برابر ما همین همسر شروع به غیبتی می كند كه عذاب و عقابش بیشتر از زناست، و به مقتضای آیات[2] و روایات گوشت انسان مرده اكل و تناول می كند ولی ما منعش كه نمی كنیم، با سر تكان دادن تشویقش هم می كنیم، و چه بسا خودمان هم هیزم آور این معركه می شویم.

در روایت از امام صادق (ع) وارد شده: «درهم ربا اعظم عندالله من ثلاثین زنیه كلها بذات محرم مثل خالته و عمته[3] » (یك درهم ربا، گناهش نزد پروردگار بزرگتر از 30 زنای با محرم مثل خاله و عمه است).

در روایت دیگری از آن حضرت وارد شده: «الربا سبعون جزءا ایسره ان ینكح الرجل امه فی بیت الله الحرام[4] » (ربا 70 جزء دارد كه: كوچكترین جزء آن مثل این است، كه: مرد با مادرش (نعوذ بالله) در خانه ی خدا زنا كند). ای برادر و خواهر چرا با وجود این روایات زیاد كه دو نمونه از آن را ذكر كردیم، اینقدر ربا در بین افراد رایج شده است؟ چرا از اینكه بشنود كسی با محرمش زنا كرده

[صفحه 98]

ناراحت می شود، ولی خودش ربائی می خورد، كه: كوچكترین جزء آن مثل زنای با مادرش در خانه ی كعبه است، و یك درهمش از حیث گناه برابر با 30 زنا است، كه: تمامش با محرم مثل خاله و عمه است، چرا باید این قدر ابهت گناه برای ما شكسته شود.؟!

آیا به نظر شما شراب خوردن قبیح تر است، یا دروغ گفتن، در جامعه ی ما اولی قبیح تر است، در حالی كه امام باقر (ع) می فرمایند: «ان الله جعل للشر اقفالا و جعل مفاتیح تلك الاقفال الشراب، و الكذب شر من الشراب[5] » (خداوند قرار داده برای شر قفلهائی، و كلید آنرا شراب نهاده است) یعنی شراب موجب ایجاد شرور می شود، زیرا در آن حال سكر و مستی احتمال اینكه انسان مست به هر كار شری دست بزند هست، و همچنین كذب (دروغ) را بدتر از شراب معرفی كرده، یعنی دروغ بدتر و شرورتر از شرابی است، كه خود كلید شرور است.

از این روایت فهمیده می شود كه: در مكتب نجات بخش اسلام دروغ از شراب خوردن قبیح تر و در نتیجه گناهش بیشتر است، ولی در نزد به ظاهر مسلمانان عكس این مطلب صادق است، آیا بین اسلام با این مسلمانان و بین مكتب امام صادق (ع) و این شاگردان منسوب به این مكتب هماهنگی دیده می شود؟، خداوند هر چه بیشتر ما را با مكتبش آشنا گرداند و توفیق دهد كه علم ما از عمل ما جدا نگردد بلكه دست عمل را گرفته ره طی كند. انشاء الله تعالی.

5- زبان ابزاری برای تحقق گناهان متنوع است، دیگر ابزارهای گناه، این قدر گناه متنوع و متفاوت ندارند، مرحوم فیض در محجه البیضاء و غزالی در احیاءالعلوم 20 گناه كبیره را شمرده اند كه: از زبان صادر می شود، و استاد در كتاب (زندگی در پرتو اخلاق) 30 تا را شمارش كرده اند، و فرد دیگری 200

[صفحه 99]

گناه را منتسب به زبان كرده، ولی گناهانی كه به طور مستقیم از زبان صادر می شود، همان حدود 30 عدد است و بقیه غیر مستقیم است.

6- فاصله میان گناه و ثواب در زبان كم است، ابزاری كه یك ذره اینطرف گناه و سقوط و انحطاط از مقام انسانیت، و یكذره آنطرف ثواب و سعادت ابدی را به دنبال دارد، خطرش بیشتر از ابزارهای دیگر است، عبور از جاده باریكی كه یك طرفش دره و سقوط، و طرف دیگرش كوه یا زمین مسطح است، خطرش بیشتر از جاده های عریض است، اگر چه یك طرفش دره باشد، عبور از جاده های چالوس و گردنه های صعب العبور مشكل تر و خطرش بیشتر از جاده های مسطح است، اگر چه یكطرفش دره باشد، زیرا در آن جاده انحراف كمی هم موجب سقوط و نابودی است به خلاف دیگر راهها كه چنین وضعیتی را ندارند، بله وسیله ای مثل زبان هم در میان جاده ای است كه كمی انحراف، آن را به شقاوت رهنمون می كند، و چه بسا به دره كفر و شرك كشیده می شود، تعجبی ندارد گاهی یك ضمه دادن با توجه، موجب تداوم و بقاء ایمان، و یك كسره دادن موجب كفر می شود، مثلا: این كلام خداوند: «ان الله بری من المشركین و رسوله[6] » اگر رسوله را ضمه دهیم همانطور كه در قرآنها اعراب گذاری شد. موجب تداوم ایمان است، زیرا معنا این می شود، كه: خدا و رسولش از مشركین بری و بیزارند، و اگر كسره دهیم با توجه، موجب كفر است، زیرا معنا این می شود كه: خداوند از مشركین و از رسولش بیزار است!

7- گناهان زبان جنبه اجتماعی دارد به خلاف گناه جوارح دیگر، مثلا: استماع موسیقی یا نگاه به نامحرم تاثیر سوء در وجود خود مستمع یا بیننده می گذارد، ولی دروغ، غیبت، تهمت، هتك حرمت مومن، ایذاء مومن، عدم نهی از منكر، گمراه ساختن مردم از جاده حق، حمایت از باطل، تعلیم باطل، ایجاد فساد و تباهی

[صفحه 100]

در روی زمین می كند.

با این 7 وجه مشخص شد كه: چرا گناهان زبان بزرگ و در نتیجه خطرات ناشی از آن بیشتر است، و روشن شد، كه: چرا امیر بیان و مولای متقیان، بیان و منطق را مقدم بر صفات دیگر ذكر كرده اند و فرموده اند: (منطقهم الصواب).

[صفحه 101]


صفحه 96، 97، 98، 99، 100، 101.








    1. از كلمات رسول اكرم به ابوذر است، بحار الانوار جلد 77 صفحه 89.
    2. لا یغتب بغضكم بعضا ایحب احدكم ان یاكل لحم اخیه میتا فكرهتموه و اتقوا، ان الله تواب رحیم (نباید غیبت كند بعضی از شما بعض دیگر را آیا دوست دارد، یكی از شما بخورد گوشت برادر مرده خود را، البته كراهت دارید و از خدا بترسید زیرا خداوند توبه پذیر و مهربان است).
    3. بحارالانوار جلد 103 صفحه 116، میزان الحكمه جلد 4 صفحه 48.
    4. بحارالانوار جلد 103 صفحه 117.
    5. بحارالانوار جلد 72 صفحه 236، میزان الحكمه جلد 5 صفحه 42.
    6. سوره توبه آیه: 3.